شهیدعلی اکبر خانقلی
بسم الله الرحمن الرحیم
الذین آمنوا یقاتلون فی سبیل الله و الذین کفروا یقاتلون فی سبیل الطاغوت فقاتلون اولیاء الشیطان کان ضعیفا
با درود و سلام به ارواح پاک طیبه شهدای اسلام از صدر تا کربلای حسینی و شهدای انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی و شهدای مضلوم هفتم تیر و هشتم شهریور، به خصوص شهدای محلمان و با درود و سلام بر منجی عالم بشریت امام زمان(عج) نائب بر حقش روح خدا خمینی کبیر و سلام و درود به تمامی رزمندگان جبهه نور علیه ظلمت و امت شهیدپرور.
خدایا میخواهم چند کلمهای را به عنوان وصیتنامه بر روی کاغذ بیاورم، هر چند که چیز ناچیز در مقابل امت اسلامی هستم. باشد که خداوند یاریمان کند تا بتوانیم سربازی کوچک برای امام زمان(عج) باشیم. به نام خدا، به نام آنکه شکافنده شب است و از میان تاریکی نور را میافزاید و به کسانیکه در راه خدا جهاد میکنند و کشته شدند وعده بهشت داده شده و آیندهای روشن برای آنها برسیم شده است.
ای کاش در خود لیاقت چنین مرگ را میدیدم و میدانستم که شهید خواهم شد. میترسم که لیاقت که لیاقت چنین آزمایش عظیمی را نداشته باشم، پس بار خدایا مرا توفیق ده تا با لباس خاکی و با خون سرخم میهن اسلامیام را از لوث وجود بیگانه خارج سازم. پروردگارا من جبهههای جنگ را برای خود یک نعمت الهی میدانم و در این نعمت بزرگ راه و روش جهاد و شهادت حسین بن علی(ع) را دریافتم که با آغوش باز از آن استقبال میکنم، خداوندا تمامی گناهان مرا که تو به آن واقفی و واقفم ببخش، امیدوارم تا لحظه آخری که در این دار فانی خواهم بود بتوانم حق و باطل را به خوبی تفکیک نمایم و ذرهای در ایمانم خلل وارد نباشد. پروردگارا، ای صاحب اختیار مومنان و ای نهایت آرزوهای عارفان، ای فریادرس فریادخواهان، ای محبوب راستگویان و ای خدای جهانیان، گواه باش در این دنیا به ظاهر در تنهایی زیستم ولی تورا بهترین دوستهای عروج و عشق یافتم، پس مرا به سویت فرا خوان زیرا انقدر گناهکارم که خودم از خودم شرمنده هستم، چون زمانی که برادران رزمندهام در میدانهای نبرد میجنگیدند و با اینکه نالههای پیرزنان و پیرمردان و کودکان کشور اسلامیام را در زیر خروارها خاک به گوش خود حس میکردم و با اینکه نالهها و زجههای دلخراش مسلمانان محروم از فلسطین، لبنان، اریتره، فیلیپین، آفریقا و دیگر کشورهای اسلامی لمس و احساس میکردم، به عنوان یک مسلمان اهمیت نمیدادم.
بارخدایا چه جوابی درام که بدهم، پس در این دنیا مرا آنقدر در رنج و عذاب قرار ده زیرا بدن فرسودهام طاقت عذاب آخرت را ندارد. امت عزیزم، قلم بیانم در مقابل شما کوچک و ناتوان میباشد از ایثارگری شما، از جانبازی شما و فداکاری شما و رشادت وروح شهادتطلبی شما. ولی به عنوان یک مسلمان میگویم که هر قطره خون شهیدان اسلام خواستار عظیمت شما به جبهههای جنگ برای حاکمیت دین الله میباشد. مگر قرآن کریم نمیفرماید: یا ایها الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیلالله.
ای کسانیکه ایمان آوردهاید هجرت کنید در راه خدا از جان مالتان پس به پا خیزید که فردا دیر میباشد و اگر امروز سکوت کنید برای اندیشیدن شاید فردا دیر باشد. اندیشیدم که زندگی چیست و چرا زندگی میکنم و هدف واقعی در زندگی چیست؟ مسلما هدف در زتدگی نمیتواند رسیدن به آخرین درجه تحصیلی یا رسیدن به ثروت سرشار باشد یا ازدواج و تشکیل عائله. تمامی این حوادثی است که به نسبت در زندگی روزمره اتفاق میافتد و نمیتواند بزرگترین هدف و جاودانهترین امید برای حیات باشد، پس بیایید به ندای امام عزیز لبیک گوییم که ندای حسین(ع) در صحرای کربلا میباشد.
دست اتحاد و برادری با یکدیگر بگیرید و پرچم توحید را در سراسر گیتی به اهتزاز درآورید. دشمنان اسلام باید بدانند که هر مسلمان ایرانی با خون سرخ خود به اسلام و امام عزیز بیعت بسته است. پس بیایید منافقین و ایادی استکبار، هرگز نمیتوانید هدف یک مسلمان واقعی را از او بگیرید و این را بدانید که هر قطره خون این عزیزان ندا میدهد تا خون در رگ ماست خمینی رهبر ماست.
چند کلمهای برای خانوادهام
پدر و مادر عزیزم، امیدوارم که مرا ببخشید. هیچ وقت زحمتهای شما را فراموش نکردم و امیدوارم که خداوند به شما صبر عطا بکند. شاید فرزند خوبی برایتان نبودم، دوست دارم که در مراسم من جشن و سرور برپا کنید که خداوند قربانی شما را قبول بفرماید. از شهادت من گریه نکنید که من هیچ هستم، گریه را برای حسین و یاران باوفایش کنید.
مادر عزیزم، واقعا تو را دوست دارم شیرت را حلال بگردان و لباس نو بپوش که دشمنان اسلام فکر کنند که عروسی پسرت میباشد، اما برادران سنگر اسلام را خالی نکنید و همیشهدر صحنه باشید و اما خواهرانم تنها یک کلمه را برای شما بازگو میکنم. سوگند به خدا ، سوگند به رسولالله و سوگند به معصومین که حجاتان از خون شهیدان بالاتر و باارزشتر است. اما حجاب همراه با ایمان و جهاد در راه خدا باشد. در خاتمه با چشمانی اشکبار و بادلی شکسته تنها آرزویم حلالیت از یکایک شما اهالی محترم روستایم میباشد و دست اتحاد به یکدیگر بدهید که دشمنان اسلام در کمین میباشند. برادران عزیز انجمن و بسیج، امیدوارم که همیشه در صحنه باشید، بودن شما در صحنه یأس و ناامیدی به دشمنان اسلام میباشد. شما باید قدر یکدیگر را بدانید که بعد از مرگ آنها نمیتوانید آنها را دریابید و دیگر عرضی ندارم به جز آرزوی فتح و پیروزی رزمندگان و طول عمر برای امام عزیز و صبر و استقامت برای تمامی خانوادههای شهداء و معلولین و مجروحین و مفقودین و اسرائ و رزمندگان.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی حتی کنار مهدی(عج) خمینی را نگهدار
والسلام علیکم رحمهالله و برکاته.
بنده حقیر علیاکبر خانقلی22/11/1366
تاریخ شهادت:28/12/1366
محل شهادت:حلبچه
- ۹۲/۰۶/۲۷