مردان آسمانی

خاطرات،وصیتنامه و زندگینامه شهدای روستای کلاگرمحله شهرستان قائم شهر

مردان آسمانی

خاطرات،وصیتنامه و زندگینامه شهدای روستای کلاگرمحله شهرستان قائم شهر

مردان آسمانی

مردان غیور قصه ها برگردید
یک بار دگر به شهر ما برگردید
دیروز به خاطر خدا میرفتید
امروز به خاطر خدا برگردید

بایگانی

سردار شهید حمیدرضا رنجبر

يكشنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۲، ۰۹:۵۳ ق.ظ


                                    بسم الله الرحمن الرحیم

و قاتلوهم حتی لا تکون فتنه و یکون الدین لله فان انتهوا فلا عدو ان الا علی الظالمین

و با کافران جهاد کنید تا فتنه و فساد از روی زمین برطرف شود و همه را آیین و دین خدا باشد و اگر از فتنه و جنگ دست کشیدند (با آنها عدالت نمایید) که ستم جز به ستم­گران روا نیست.

با نام و با یاد خدا و با سلام و درود و رحمت الهی که بر امام عزیز شهیدان و در خون غلطیدگان اسلام وانقلاب باد و با سلام بر امت شهید پرور و خانواده عزیز شهداء.

این بنده حقیر حمیدرضا رنجبر وصیت خویش را که نکاتی چند و تذکری بیش نیست ابراز می­کنم و امیدوارم که موجب رضای خدا مثمر ثمر واقع شود. به دنبال اوج­­گیری انقلاب به رهبری امام روح­الله موسوی و رشد و نمو و نمایان شدن دوباره اسلام عزیز که طی دوران زیاد و قرن­ها که استعمارگران پلید و جیره­خواران و ابرجنایتکاران را تدریجا به فراموشی سپردند و به هر وسیله و طریقی چه با نام تمدن بزرگ و آزادی بشر و آزادی حجاب و امثالهم، مسلمین را از آن اسلام حقیقی دور ساخته­اند و با طلوع و فجر این انقلاب و رهبری آن ......... بزگوار و معرفی اسلام محمدی به مسلمین، این بنده حقیر به این انقلاب پیوستم و به اسلام عزیز که همان ابتدا چون در خانواده مسلمان بدنیا آمده بودم و این هم نعمت بزرگی است، اگر قدرش را بدانیم بیشتر به خدا ایمان آورده و به این انقلاب او اسلام کوشش و جد خویش را افزایش بخشیده تا اینکه چنین زمانی واقع گردید و این­بار استعمارگران شیوه دیگری را الگوی خود قرار داده و جنگ تحمیلی را به ما تحمیل کر دند و این خود موجب جهالت انها است نسبت به دین اسلام و مسلمین، زیرا که آنها هنوز این تشخیص را ندارند که این بندگان تا آخرین قطره خون خود با هر دسیسه و نیرنگی و با هر شیوه­ای که استعمار در پیش گیرد و مانعی برای پیشبرد انقلاب به وجود آورد، در مقابل ایستاده و مبارزه می­کنند و تا آن را بیرون نبرند و از میان برندارند از پا نمی­نشینند و مهمتر اینکه خداوند بندگانش را عزیز و گرامی داشته و در هر شکلی انها را یاری می­کند.

اینجانب با آگاهی کاملی که به شهادت دارم برای دفاع از اسلام و حیثیت انقلاب اسلامی و دفاع از مملکت اسلامی به فرمان بزرگ رهبر انقلاب اسلامی مسلمانان جهان و مرجع عالیقدرم حضرت امام خمینی به جبهه حق علیه باطل شتافتم و امید است که خون ما نهال نوپای انقلاب اسلامی را بارور کند و شهادت ما موجب آگاهی و رشد فکری جامعه جهانی اسلام گردد.

ضمنا این را هم بگویم که من از همان موقعی که به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رفتم با شوق و آگاهی و ایمان، شهادت را پذیرا بوده و لباس سبز سپاه را به عنوان کفن سبز خود پذیرفتم.

برادرانم، خواهرانم، دوستان و همسنگرانم، هنگامیکه خبر شهادتم به سمع شما رسید قامتتان را بلند گیرید، همچون سرو استوار و باصلابت باشید چون کوه، ندای الله اکبر و خمینی رهبر سر داده و سخن شهیدان راه خدا را به مردم برسانید که سخن شما پیروی از قرآن و خدا و احکام اسلام و اومر امام عزیز است:

الله اکبر......لا اله الا الله

گاهی از وقتهاست که دلم می­گیرد.نمی­دانم چرا؟ ولی جوابش را هنگامی می­گیرم که بالای کوهی یا تپه­ای می­روم و به این دشت پهناور و کوهها و دره­ها و این عاشقان اعم از پیر و جوان می­نگرم، صحنه کربلا در ذهنم تجلی می­کند و تازه می­فهمم که چقدر عاشق حسین هستم و چقدر دلم برای حسین و یارانش و بهشت او تنگ شده است. بارها دعا کرده­ام و شاید هر روز و در هر نماز، که خدایا مرگ مرا شهادتم قرار ده. خدایا من از تکه تکه شدن بدنم نمی­ترسم، من از ترکش­های خمپاره و گلوله هراسی ندارم و از زیر تانک­ها و نفربرها له شدن هراسی ندارم، من از این هراس دارم که در این موقعیت که اسلام به خون احتیاج دارد و بهترین عزیزان و دوستان ما به این راه مقدس رفتند من در بستر بمیرم. من فقط از همین هراس دارم که در راه خدا کشته نشوم و به برادران و دوستان عرض می­کنم که وصیت من به شما جز اطاعت از امام و احکام الهی نیست و اینکه باز به شما وصیت می­کنم که هنگامیکه زیر تابوت مرا می­­گیرید با خدایتان و با خون شهید عهد ببندید که حتما و تا آنجا که می­توانید به جبهه­های نبرد بروید و رزمندگان مظلوم و مسلمان ما را تنها نگذارید که به خدا نعمت است. در این جبهه­ها خداوند خود شاهد است که این را با تمام خلوص می­گویم که جبهه­ها دانشگاهی است بس بزرگ و آموزنده و پر از برکات الهی و نعمت­هایی است که شاید در هیچ کجا نتوانید آن را بدست آورید یا مشاهده و درک کنید و اگر به سویش نشتابید، بدانید که از رحمت الهی به دور خواهید ماند و باز هم سفارش می­کنم بروید و با تمام وجود و مخلصانه بروید. همانطور که قبل هم بعضی از شما رفته­اید.

مادر جان می­دانم که داغ فرزند برای مادر خیلی مشکل است ولی من از شما انتظار دارم که مانند بانوی بزرگوار اسلام و همچون مادران دیگری که چندین تن از عزیزان خویش را داده­اند، در برابر مشکل­ها و داغ فرزندت مقاومت نموده و سکوت را تا حد امکان رعایت کرده تا دشمنان اسلام منافقین و بذله­گویان و امثالهم بدانند که در هر زمانی مادران شیرزن چون شما پیرو فاطمه و زینب هستند و فرزندان خود را با افتخار هدیه اسلام می­کنند و البته به شما عرض می­کنم که اگر بر این مصیبت­ها و سختی­های زودگذر این دنیای فانی صبر کنید و آنچه را مکه خدا بر شما مقدر کرده با کمال میل پذیرا باشید، بدانید و آگاه باشید که به نعمت­های ابدی و بی­پایان خداوندی خواهید رسید و در دنیا و آخرت بزد پروردگار و رسول­الله(ص) و ائمه معصومین، عزیز و مورد احترام خواهید بود. مادرم، خواهرم، همسرم و دیگر عزیزانم خوشحال باشید و چون کوه استوار، لحظه­ای از خدا مبادا که غافل باشید. خدا خود گواه باشد که در این راه از ته دل وبا تمام وجود می­گویم واقعا خوشحال باشید که به آرزوی خود رسیدم. مادرم، خوشا به حال تو لااقل فرزندی را که همانطور خداوند به شما امانت سپرده، به او بازگردانیده­اید به بهترین وجهی اگرخداوند قبول کند انشاءالله.

ای مادران و پدران، ای کسانیکه محمد رسول­الله را پیامبر خود و علی(ع) و حسن و حسین را پیشوا و امام، و فاطمه و زینب را الگو مهدی موعود(عج) را اما زمان و روح­الله رارهبر خود خود می­دانید، مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه­ها جلوگیری کنید که فردا راستش نمی­دانم چه بگویم ولی شما فردا جواب خداوند و فاطمه و زینب و جواب خون علی­اکبر و علی­اصغر و ... راچه خواهید داد.

وبازهم مطلب و نکته­ای دیگر

بگیرید و بدین­وسیله اسلام را بیشتر ترویج کنید که ما هرچه داریم، دنیا و آخرت ما از همین اسلام و قرآن است و ضمنا برایم بیشتر طلب مغفرت و آمرزش از خدا کنید. همچنین همیشه این دعا را بکنید مخصوصا در نمازهایتان که خداوند این قربانی شما را به حق همان خون حسین(ع) قبول فرماید انشاء­الله.

در پایان این آخرین کلامم است که تا آخرین قطره خون خود سنگر اسلام و قرآن را و این جبهه­های اسلام و کفرشکن را و سرزمین­های پر از نعمت و برکت الهی را ترک نخواهم گفت، تا گلوله­ها و خمپاره­ها و توپ و ترکش­های این بیگانگان از خدا بی­خبر امریکایی و اسراییلی و روسی و همدستان آنها چون شربت خنک در گرمای سوزان مرا دریابد که شاید خداوند بدینوسیله گناهانم را ببخشاید.

ضمنا از همه دوستان واهالی و مردم عزیز و خانواده خود طلب عفو و بخشش می­کنم، که امیدوارم اگر خطایی و یا اشتباهی و یا نسبت به آنها خلافی کرده­ مرا ببخشایند و د رآخر آن کتاب­هایم را به انجمن اسلامی و وسایل دیگر را هم هر طور که خودتان صلاح دیدید. چیزی به آن صورت نداشتم که بگویم و باز اگر می­توانید برایم نماز قضا و روزه بگیرید و بر سر قبرم به خصوص شب اول حتما مرا تنها نگذارید و بر مزارم کلام خدا را بلند بخوانید، قرآن و دعا بخوانید که من از تاریکی قبر و فشار قبر می­ترسم.

رضیت بالله ربا و بالاسلام دینا و بمحمد صلی­ الله علیه و آله نبیا و بعلی اماما و بالحسن والحسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و علی والحسن والخلف الصالح علیهم السلام ائمه و ساده و قاده بهم اتولی و من اعدائهم اتبری ......

خشنودم که خدا پروردگار من است و اسلام دین من و حضرت محمد که درود و سلام خدا بر اوآلش باد پیغمبر من است و حضرت علی امام من و حسن و حسین(ع) و فرزند شایسته او حضرت مهدی(عج) که درود هدا بر ایشان باد، پیشوایان و آقایان و رهبران من هستند، با ایشان دوستی کنیم و از دشمنان ایشان بیزاری می­جویم. والسلام علیکم و رحمت­الله و برکاته.

حمیدرضا رنجبر21/11/1361من­الله التوفیق.

تاریخ شهادت: 15/2/1362

محل شهادت: جفیر

  • مردان آسمانی

نظرات  (۲)

حال که وصیتت را میخوانم اشک هایم از ندیدنت ....از حس دلتنگ شدنت.....از آن همه مردانگیت که بی وصف مانده جاری می شود........
دوست دارم...
ندیدمت...حست نکردم...اما منتظر دیدارت در آن دیار زیبا هستم..........
درود بر روان پاک ایشان. درود بر مردانگی و غیزت شما

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی