سردار شهید علی اصغر خنکدار
بسم الله الرحمن الرحیم
سبحان من یرانی و یعرفه مکانی ، یسمع کلامی و یرزقنی و لاینسانی
خدایا نمیدانم چه بنویسم و چه بگویم، میخواهم بگویم که ای خدا گناه زیاد کردهام، معصیت زیاد کردهام مرا عفو کن، مرا ببخش و مرا شامل الطاف رحمت بیکران خودت قرار بده، مرا در رضوان جای ده و به من منت بگذار .و با شهداء و صلحا و انبیاء محشور گردان انشاءالله.
خدایا به یگانگی تو اقرار میکنم و به پیامبری پیامبر تو تسلیم هستم و به امامت ائمه اعتقاد دارم و شهادت میدهم که اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله و به امام حسین(ع) میگویم که حسین جان شهادت میدهم که اشهد ان قد اقمت الصلاه و آتیت الزکوه و امرت بالمعروف نهیت عن المنکر، حسین جان به راه پاک تو اقرار دارم، میخواهم که مرا جزء سالکان طریقت تو قرار دهد و خونم را برای نهال اسلام بریزد، خدایا در این آخرین لحظات شروع عملیات از تو میخواهم که ما را کنی و پرده بر روی اعمال بد ما بکشی و شامل شهادت رسول و ائمه و شهدا قرار دهی. وصیتنامهام را اینگونه بگویم که خانهام را تکمیل کنید و به زنم و بچههایم بدهید و به اسم حمید بکنید. از حقوقم بدهکاریهایم را بدهید و وامهایم را که دارم بپردازید.
شب اول قبر مرا فراموش نکنید و به همسرم سفارش میکنم صابر و ثابتقدم باش و توکل بر خدا کن و از خدا بخواه که بر ما بهشت و به شما صبر عنایت فرماید. خدا گواه است که من اقرار میکنم که در حق تو من کمکار کردهام و حق همسری را به جا نیاوردم و تو را اذیت کردم، تو را به خون حسین(ع) مرا عفو کن و مرا ببخش.
پدر و مادرم شما را به مظلومیت حسین(ع) مرا عفو کنید و ببخشید که شما را زیاد اذیت کردم و فرزند خوبی برای شما نبودم و تکلیف فرزندی را انجام ندادم، مرا فراموش نکنید و به رفقایم بگویید که؛ پدر و مادرم را فراموش نکنید، به خانوادههای شهداء سرکشی کنید و آنها را دلداری بدهید و از همه مهمتر سنگر جبهه را پر کنید و بیشتر و فعالتر شرکت کنید و قدر همدیگر را بدانید و برای همدیگر احترام شخصیت قائل شوید، تا خدا قلوب شما را به یکدیگر نزدیکتر کند. از همه شما التماس دعا دارم برایم طلب عفو کنید. یک نفر مامور شود که از چهل مومن برایم طلب عفو کند و برایم نوشته بگیرد و بر سر قبرم بگذارید، چهل نفر گواهی دهندکه انشاءالله خدا عفو کند. خدایا اعمال ما را خالص بگردان و ما را مخلص بمیران، ما را عاشق بمیران، ما را شهید بمیران. خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار.
التماس دعا
علیاصغر خنکدار-29 جمادیالاول 1409-20 بهمن 1364
(یک روز قبل از شهادت)
بسمه تعالی
بارالها، بار پروردگارا تو را سپاس میگذارم که این بنده گنهکار را فرصتی دیگر عنایت کردی تا بتوانم با خود بیاندیشم و از کرده های خلاف خویش پشیمان و با توکل بر خدای بزرگ برای رضای معبود خویش استغفار و طلب عفو و بخشش برای خویش نمایم.
خدایا، معبودا ، بارالها به تقصیر خویش اعتراف کردهام و اینبار نیز میگویم و مینویسم که انسانی گنهکارم، هیچ راهی برای خود نمیبینم و تنها روزنه امیدم به توست و خدایا فقط تو را میپرستم از تو یاری میجویم. خدایا بندهای حقیر و ضعیفم و تحمل آتشهایی را که تجسم اعمال خلاف من میباشد را ندارم، دستم را بگیر و مرا در این امتحان الهی موفق کن و قلم عفو بر جرائم بکش.
الهی به حق هشت و چهارت
زمان بگذشته دیدی ندیدی
و خدایا چشم طمع به بهشت تو نیز ندارم، زیرا که خدایا عبادتهایم را برای این به درگاهت میکنم که تو را لایق عبادت میدانم و تو را عادل میدانم و میدانم که تنها بودن در جوار تو، سعادت حضور در قیامت تو است که انسان را سعادتمند میکند. خدایا، سالها و ماههاست که به دنبال دست یافتن به وصال خویش، شهرها و آبادیها و کوهها و جنگلها و دشتها و بیابانها را پشت سر گذاشتهام، با کاروانی از دوستان و عزیزان حرکت کردم. در هر مسیری، بر سر هر کوهی و برزنی از یکی که عاشق تو و مخلص تو بود جدا گشتم. یک یکشان به سوی جوار حق پرواز کردند و شهد شهادت نوشیدند.
در جنگلها به یاد عزیز، در کوهها به یاد یاری مهربان، در صحرا و شنزار به یاد سردارانی و ............. شال عزا بر گردن نهادیم و همیشه در این فکر بودم که چگونه میتوان آنان شده، چگونه میتوان عاشق شد. عاشق الله، شیفته الله، آری خدای مهربان این بار نیز در آبهای هور دنبال رسیدن به وصال خویش حرکت کردم، شاید به آرزوی خویش دست یابم. خدایا اگر مرا در زیر آبها خفه کنند، اگر تمامی هور را ظرفی از آتش سازند و مرا در میان آن پرتاب نمایند، اگر گلولههای سربین دشمن بدکین قلبهای مرا سوراخ کند همه اینها را به عشق دیدار تو با جان و دل میپذیرم و آماده پذیرایی تمام مشکلات در مسیر تو هستم و تنها انتظار و آرزویم در تحمل این سختیها دیدار وجهالله و رسیدن به وصال معبود میباشد.
الها دوری خانه، زن و فرزند را، خدایا گلولههای سربین دشمن را، خدایا بیخوابیهای فراوان راتحمل میکنم ولی دوری تو را حتی یک لحظه تحمل نخواهم کردو خدایا تو را سپاس میگذارم که اینبار سعادت را نصیب کردی تا در یک تلاش برای برپایی عدل و قسط در جامعه شرکت داشمه باشم و آرزو دارم خالصانه از من بپذیری. وصیتهایم را اینگونه آغاز میکنم، اسلام را تنها مکتب رحق جامعه میدانم و تنها دین نجاتبخش میدانم و برای اجرای احکام آن تمامی سختیها را همچون شربت شیرین بر عمق جان خویش میپذیرم. بارالها، از این آیه عزم خویش را جزم نمودم تا به آن جامه عمل بپوشانم و اعتقاد دارم که جنگ را تا نابودی دشمن و رفع فتنه در عالم باید ادامه داد و در این مسیر پیروزی حتمی است انشاءالله.
امت اسلام،مردم ایران، دوستان و آشنایان جنگ را سرلوحه امور خویش قرار دهید و شهادتم را وسیلهای سازید برای تقویت بیشتر جبههها و ثابت کنید که جای خالی هر شهیدی هزاران لاله سرخ روییده میشود که با نورانیت خویش ظلمتها را به نابودی قهقهرا میکشاند.
هنگامیکه خبر شهادتم را شنیدید به یاد سنگر خالی من و اسلحه بر زمین افتادهام باشید و برای پر کردن سنگر و برداشتن سلاحم کمر همت ببندید و روانه جبههها گردید و تنور جنگ را گرم نگه دارید، زیرا که به قول امام عزیز جنگ برایمان یک نعمت است، سپاه راخانه خویش میدانم و افتخار میکنم که در اینم لباس درآمدهام و با جان ودل در آن برای رضای خدا مشغول انجام وظیفه هستم و شهادت در این لباس مقدس را افتخاری برای خویش میدانم زیرا به قول امام علی(ع) لباس سربازی جامه فاخر است که در دنیا عافیت و در آخرت خرید بهشت خواهد بود انشاءالله.
پیامم به مسئولین پهر و کشور اینکه جنگ را سرلوحه امور قرار دهید و با حضور فعال خود در جبهه و حمایت همهجانبه از بسیجیان دلاور، هر اداره و سازمان و نهادی را به سنگری از سنگرهای میدان نبرد بر علیه سلطه استعمار مبدل سازید و به آنهایی که نغمه شوم صلح را سر میدهند میگوییم که ما صلحی را میخواهیم که رعایت عدالت در آن بشود و ان محاکمه متجاوز و احقاق حقوق دو ملت ایران و عراق میباشد. پدر و مادر خوبم، از اینکه نتوانستم در هنگامیکه نیاز شدیدی به من داشتید در کنار شما باشم از شما عذرخواهی میکنم از شما طلب عفو و بخشش را دارم.
زیرا که زمان را اینگونه تشخیص دادم و باید به ندای هل من ناصر ینصرنی امام لبیک میگفتم، زیرا که تمام اسلام در مقابل تمامی کفر قرار گرفته بود و باید با تمامی قدرت وارد میدان شده ولی این را بگویم که همیشه شرم داشتم بخاطر زحمات طاقتفرسای شما در چشمان شما بنگرم و امیدوارم که مرا عفو نمایید و از خدا بخواهید که این قربانی را از شما بپذیرد انشاءالله.
همسر خوبم، ای که همچون نوری در زندگی من درخشیدی و مرا از ظلمتهای زیادی رهایی بخشیدی، افتخار میکنم که با تو زندگی خویش را آغاز کردم زیرا که همچون فرشته رحمت بر من نازل شدی و از صبر و شکیبایی تو درسها گرفتم. میدانم که حق همسری را هیچ برای تو به جا نیاوردم و در سختترین زمانها تو را با کمترین امکانات تنها گذاشتهام، مرا عفو کن و بگو که ای خدا این قربانی را از من بپذیر.
فرزندانم را چون حماسهسازان کربلا پرورش بده، حمیدم را حسینوار و معصومه خوبم را زینبوار در مسیر الله بزرگشان ساز و آنها را انسانهایی بلند همت و والامقام تربیت کن. حمید را انشاءالله به حوزه بفرست و معصومه را در کنار خودت داشته باش تا مونس شبهای تار همدم لحظات تنهایی تو باشد.
برادرانم، افتخار بر این دارم که چون شما برادرانی دارم و در مقابل شما احساس ضعف میکنم زیرا که در نزد خدا مقربترید. جنگ را فراموش نکنید و امام را تنها نگذارید. گروهگراییها و .......... مختلف را محکوم ساخته، در خط امام امت گام بردارید و با مخالفان این خط هیچ سازش و سستی به خود راه ندهید.
خواهرانم، حجاب را فراموش نکنید و در هر مکانی که هستید جنگ را و رزمندگان را فراموش نکنید و امام را دعا کنید. فرزندانتان را عالم و جنگجو بسلزید انشاءالله.
ای دوستان خوبم، خط فقط خط امام. این شعار را همیشه در ذهن خویش داشته باشید، امام را بخواهید ، جنگ را فراموش نکنید، جبههها را گرم نگه دارید و با مخالفان خط امام و با مخالفان جنگ هیچ سر دوستی وسازش نداشته باشید. در انتخاب دوست و رفیق نهایت تلاش را بکنید و از سازمانها و جهتهای مختلف به کلی بپرهیزید. در کنار یکدیگر در خط امام در انجمن اسلامی و گروه مقاومت محل فعاایت کنید و عوامل اختلاف را از خود دور کنید. از همه دوستان و آشنایان التماس دعا دارم، مرا فراموش نکنید. همهتان در همین لحظه از خدا بخواهید که گناهان مرا ببخشد و مرا با شهداء کربلا محشور گند انشاءالله.
شب اول قبر مرا فراموش نکنید، غروبهای جمعه سر مزارم فاتحهای بخوانید و به احکام اسلام بیشتر پایبند باشید و در براگزاری مراسم مذهبی و عزاداری بیشتر تلاش کنید. ترسم از فشار قبر زیاد است، با دعا و قرآن خواندن بر روی قبرم از خدا بخواهید که از گناهانم درگذرد. خانوادههای شهداء و مفقودین و مجروحین و اسراء و رزمندگان را فراموش نکنید، انجمن و گروه مقاومت را تنها نگذارید، مسجد را حتما پر کنید و از آن سنگری بسازید برای کمک به جبههها و مقابله با فساد و ظلم و فشارهای گروهکهای ملحد و غیر خط امام انشاءالله.
در پایان بار دیگر از همه شما التماس دعا دارم، از همه دوستان و آشنایان و فامیلها میخواهم که اگر حقی بر گردن من دارند و یا اگر غیبتی از آنها کردم مرا عفو کنید و برایم طلب آمرزش نمایید. اگر کسی پولی لز من طلب دارد به خانهام بگوید و از حقوقم بگیرد. التماس دعا از همه شما، شب اول قبر را فراموش نکنید و روزهای جمعه سری به قبرم بزنید.
بنده خدا علیاصغر خنکدار
23/3/1364 ساعت 1:15
تاریخ شهادت:21/11/1364
محل شهادت:فاو
- ۹۲/۰۶/۱۸