مردان آسمانی

خاطرات،وصیتنامه و زندگینامه شهدای روستای کلاگرمحله شهرستان قائم شهر

مردان آسمانی

خاطرات،وصیتنامه و زندگینامه شهدای روستای کلاگرمحله شهرستان قائم شهر

مردان آسمانی

مردان غیور قصه ها برگردید
یک بار دگر به شهر ما برگردید
دیروز به خاطر خدا میرفتید
امروز به خاطر خدا برگردید

بایگانی

سردار شهید کیامرث احسانی

شنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۲، ۰۲:۰۷ ب.ظ


بسم الله الرحمن الرحیم

رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقده من لسانی و یفقهوا قولی(طه-28-25)

ای کسانیکه ایمان آورده­اید، جهت چیست که چون به شما امر می­شود برای جهاد در راه خدا بی درنگ خارج شوید، چون بار گران به زمین دل بسته­اید. آیا راضی به زندگانی دو روز دنیا عوض حیات ابدی آخرت شدید در صورتیکه متاع دنیا در پیش عالم آخرت اندک و ناچیز است.

 با درود و سلام فراوان بر شهدای به خون خفته­ای که ایثارگرانه تداوم بخش راه انبیاء و اولیاء خود بودند و با درود و سلام به امت حزب­الله و شما برادران و خواهران کلاگرمحله که با حضور خودتان در صحنه، خون شهداء را از هابیل تا حسین(ع) و از حسین(ع) تا حسینیان این زمان پایداری کردید. در این لحظات پایانی که آخرین لحظات عمر خود را می­گذرانم، توانسته­ام اندکی به خویش برگردم و با خدای خودم به تنهایی راز و نیاز کنم. خدایا تو میدانی که قلبم در تاریکی گناهانم تیره وتار گشته و اعمالم موجب خشم و غضب تو گردید و همیشه عقلم مغلوب هوای نفسانی من بوده است. پیروی از دستورات تو کم و پیروی از معصیتها و زشتی­ها فراوان کرده­ام، زبانم پایگاهی برای تهمتها ، بدگویی­ها، غیبتها و ناسزاها و توهین­ها و شایعه­ها و گناهان و فحاشیها بوده است.

عمرم در راه گناه و نافرمانی از دستورات تو به تباهی رفته است و با خود جز کوله­باری از گناه به پیشگاه تو نیاورده­ام و در اجتماع خود جز یک موجود مصرف­کننده و مفسد فی­الارض بیش نبوده­ام. خدایا بار گناهانم بر شانه­هایم سنگینی کرده و خودم را با اعمالم در ردیف اسفل­السافلین قرار داده­ام ، از خود بیزار شده­ام و هیچکس قادر نیست مرا از منجلابی که خود برای خود ساخته­ام بیرون بکشد. خدایا هزاران بار توبه کرده و توبه شکسته­ام، روحم از ناپاکیها و زشتیها آلوده گشته است. پاهایم به خطا رفته و چشمانم به جهت خلاف عمل کرده و عقل و فکرم به گناه اندیشیده است.

خدایا هیچ پناهگاهی ندارم و از کثرت گناهانم دعاهایم بی اثر گشته است و حاجتهایم ناروا گردیده و در عوض تو به من انقلاب اسلامی و امام امت و امت حزب­الله را داده و با این همه لطف و نعمتی که در حق من کردی از تو روی گردانیدم، با وجود این خدایا با من چه تدبیر خواهی کرد؟

ای پوشاننده عیبها و ای آگاه به همه غیبتها و ای کشف­کننده همه پنهانها که در خلوت ناظر اعمال زشت و ناپسند من بوده­ای، با من چگونه رفتار خواهی کرد؟

خدایا، گناهانم مرا به قدری در تنگنا قرار داده که قدرت تعقل و اندیشیدن و تفکر در راه تو را از من سلب کرده و راهی جز جهاد در راه تو و شستن گناهانم در حمام خون میدان جنگ برای من است، آخر تو خود گفته­ای :آنان که از وطن خود هجرت نموده­اند و از دیار خویش بیرون شده­ در راه خدا رنج کشیده­اند و جهاد کرده و کشته شدند همانا بدیهای آنان را در پرده لطف خود می­پوشانیم و نیز خود گفته­ای آنان که در راه خدا کشته می­شوند هیچ ترس و اندوهی از گذشته خود نداشته باشند. خدایا اکنون غرق در گناه به سوی تو آمده­ام، دلم شکسته و روحم در زندان تنم بی­تابی می­کند. تمام درب­ها و راهها به رویم بسته شده است. خدایا دیگر زندگانی این دنیا را نمی­خواهم، فیض شهادت را نصیبم گردان و بدین وسیله مرا در پیشگاه روحانیت روسفید گردان. خدایا تو را به حق محمد آل محمد گناهان مرا ببخش و در پرده لطف و رحمت خود بپوشان

در اشک دیده­ام، در سوز سینه­ام، در فریاد اسیر در گلویم، در تنهایی مکتبم و در رهایی از قید و بندها تنها تو را می­پرستم و از تو کمک می­طلبم، باید از هر چیز جز تو باشد رستن تا به حق پیوستن، حتی اگر از تنگه­ها و صخره­ها در خیزش غیر خموش بل با خروش گذر کردن، همه­اش لذت­آفرین است، آری لذت­آفرین است.

نه لذت عمده این است که تو را یاری رسالت باشدخدایا، بارالها ،ایزدا در همه تنهایی، تنهایی، تنهایی این تو بودی که بنده گنهکارت را یاری می­کردی، با همه نالایقی، با همه حب نفس، با همه لذت­ها ، ای خدا تو مرا در صراطی رهنمون ساز، بر راهی که جز تو نبینم جز تو نپویم و غیر از تو نبویم. د.وست دارم چشمهایم را دشمن در اوج دردش از حدقه درآورد و دستهایم و پاهایم و قلبم و سرم را در سرتاسرجبهه جنگ با گلوله­های سرخش قطعه قطعه کند تا درکمال فشار و آزار دشمنان مکتب ببینند که گرچه چشمم و دستها و پاها و قلب و سینه و سرم را از من گرفته اما یک چیز را نگرفته، و ان ایده من است، ایده­ای پر از عشق بودن و در عاشقی زیستن، با عشق مردن به مطلق عاشقانه الله دوست دارم شمع باشم در دل شبها بسوزم، روشنی بخشم به جمعی و خودم تنها بسوزم. بگذار تا جسم مرا دشمن مثله گرداند اما عشق مرا نمی­تواند.

عشق به نظام جمهوری اسلامی، عشق به امام زمان(عج)، عشق به خمینی روح­الله این عصاره همه پاکیها در زمانه همه ناپاکیها، بگذار تلاقی ایران ویران نیستان خموش­ها، مریدی گنهکار و مرادی جامع­الاطراف و هم جامع­الاضداد یعنی علی(ع) اشک­ریزان در دل سنگر ندارد را درد همه که (الهی و ربی من لی غیرک یا رب ارحم ضعف بدنی) و تو ای حسین(ع) ای که تو معشوقی در مسلک عشق صدها عاشقت را به قربانگاه کشاندی، ای سیدالشهداء(ع) که آخرین شب حیات را از دشمن خواستی، نه برای ولای دنیا، با تمام دفاعت که اسفل­السافلین است، بله برای وسال به عقبی با تمام عظمتش چه رسیدند، عبد به معبود همان رسیدن عاشق به معشوق چه که یکی است بدان که امروز جوانان ما تو را رهنمون راه خویش ساخته­اند و اینجا است که در خلاصه کلام در عشقی به ولایت با آرزوی شهادت اما با شهامت به اطاعت از امامت، این تداوم راه نبوت سوختم، سوختم، سوختم.

اما چند کلمه­ای با شما امت حزب­الله و برادران و خواهران محله

می­دانید در جنگ پیامبران  و مسلمانان صدر اسلام پر از حماسه­آفرینی­های عاشقان شهادت را در صحنه کربلا می­بینیم که چه سان بر یکدیگر سبقت می­گیرند و دشمن را به زبونی می­کشانند و حماسه می­آفرینند و خط سرخ شهادت را زنده نگه می­دارند.

برادران و خواهران، اسلام برای زنده ماندن و بقای خود احتیاج به خون دارد و اگر نبود سیل خروشان شهیدان از بدر تا کربلا، شاید اسلام را به گونه­ای دیگر می­دیدیم. از نخستین شراره­های انقلاب اسلامی تا اوج­گیری دامنه آن تا پیروزی 22 بهمن و پس از آن نیز همواره این عشق شهادت بوده است که پیروزی ما را نمایانده و اکنون نیز جنگ حق و باطل در جبها­های جنوب و غرب کشورمان این آتشفشان خشم­های جوانان انقلاب اسلامی است که دشمن را می­راند و این خیل شهادت­طلبان است که جهانیان را متحیر و متعجب کرده است. کودکانه است نق­زنیها و شایعه­پراکنیهای بعضی از سرمایه­داران و نوکران شرق و غرب چه داخل و چه خارج، که می­گویند این همه را کشتند، چرا و چه لزومی دارد این قدر جوانان کشته شوند. به این دایه­گان دلسوزتر از مادر بگویید که فراموش کرده­اند اگر نبود همین خروش و عصیان که از شوق شهادت آفریده شد، طاغوت هرگز سرنگون نمی­گشت. ما در جواب به این ساده­لوحان از خدا بی­خبران از آیه قرآن استفاده می­کنیم که می­گوید: گفتند چرا بر ما حکم جنگ را واجب کردی که عمر ما را تا هنگام مرگ طبیعی به تأخیر نیفکنی؟ ای پیامبر به آنان بگو زندگی دنیا بسیار اندک و آخرت سرشار از آنانکه تقوی برگیرند و مسلما بر آنان ستم نخواهد شد و به گروه اول بگو مرگ شما را فرا می­گیرد اگرچه در برجهای بسیار محکم استقرار یابید.(نساء-78-77)                

ای امت حزب­الله دشمن بداند منافقین کوردل، این سر سپردگان غرب و شرق بدانند منافقین این محله کم و بیش دارند دم­درازی می­کنند، این زمزمه­های دلسوزانه را راه به جایی نیست، زیرا امت انقلاب ما آماده است تا سلاح برگیرند و به جبهه بروند و از طرفی خروش انقلاب اسلامی جز با نبردی دائم با قدرتمندان و سلطه­گران در تمام ملل میر نیست و باید بدانیم که ظالم و مظلوم، حق و باطل، زشتی و زیبایی هیچ­گاه با یکدیگر جمع نمی­شوند و اگر روزی چنین شد خدای نکرده حق و باطل با یکدیگر آمیخته گردد.

((ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین))

اما برادران خواهران حزب­الله مخصوصا شما جوانان عزیز انجمن اسلامی و گروه مقاومت سفارش می­کنم نماز جمعه و دعای کمیل و دیگر دعاهایی که انسان را به قرب الهی نزدیک می­کند و ارزش انسان را در آن نهفته است فراموش نکنید. امام امت، این امید مستضعفان جهان را همچون دژی آهنین در میان گیرید. همیشه گوش به فرمان او باشید، با ملی­گرایی که اساس بدبختی ملتها از صدر مشروطیت بود و حال هم می­باشد و همچنین با منافقین سیه­روی مبارزه کنید و با پیروی از امام امت در راه جهانی شدن اسلام و آزادی قدس و فلسطین و جنوب لبنان و دیگر نقاط اسلامی جهان بکوشید.

مرگ بر آمریکا یادتان نرود، از راست­رویها و کج­رویها مبرا باشید و به صراط مستقیم کمر همت ببندید و از این جهان فانی می­روم و امام امت را به شما امانت می­سپارم، مبادا با اعمال خود این سید حسینی و فرزند فاطمه زهرا (س) را خدای ناکرده بیازارید که قلب رسول اکرم (ص) را آزرده­اید.

با تبریک و تهنیت به تو ای مادر ای چادر به­سر، فریادگر که سالیان دراز سوختی و در ورای حجاب پاکت فرزندانی را پرورش دادی که سربازان امام زمان(عج) و نائب بر حقش بودند. ای که زحمات بیست و چند ساله رنج و مشقت خود یعنی جوانت را به امام و انقلاب و اسلام هدیه کردی، ای خاک پایت بر سر زنان غرب­زده و بی­حجاب باد. ای که در ورای حجاب پاکت قلبی مملو از عشق به اسلام و امام و انقلاب موج می­زند آفرین بر تو، من هیچ وقت فرزند خوبد برایت نبودم و اکنون می­خواهم با ریختن خون خود در رکاب حسین(ع) زمان تو را در پیشگاه فاطمه زهرا و زینب کبری روسفید گردانم.

پدر و مادرم در شهادت من گریه و زاری مکنید، من راضی نیستم و از شما می­خواهم هیچ­گونه ناراحتی به خود راه ندهید و صبر و بردباری را پیشه خود کنید، چون خداوند با صابران و صبرکنندگان است و اگر خواستید گریه کنید در پناه برای مظلومیت علی اکبر(ع) گریه کنید و از شما می­خواهم که در موقع شهادت من دستها را بلند کرده از خدا بخواهید و بگویید این هدیه ناقابل را از ما بپذیر و تو را شکر می­کنم که ما را در روز قیامت روسفید گردانی.

ای پدر و مادر عزیز و همسرم، ای کسانیکه در مدت عمر روشنایی چشمان و محرک تپش قلبم بودید، بعد از من فرزندم و همسرم را اول به خدای بی­همتا و بعد به شما می­سپارم. در آینده دو دخترم یعنی سمیه عزیز و سمیرا جانم را به چنین پدری آگاه سازید که برای اسلام و میهن اسلامی و در راه قرآن و ندای ((هل من ناصر ینصرنی)) حسین لبیک گفته است و جان خویش را اهدا نمودم. به بچه­ها بگویید سرشان را در اجتماع چون سروی بالا بگیرند و با افتخار پای بر این خاک بگذارند.

همسرم، امیدوارم که در طول این چند سال زندگی اگر مواردی تندی کردم مرا ببخش، همسرم خداوند از تو راضی باشد، چون من از تو راضی هستم. همسرم، زندگی یک کلاس درس بیش نیست که انسان باید دیر یا زود امتحان پس بدهد و اگر من داوطلب به جبهه برای حق و اسلامعازم شدم، شاید موقع امتحانم فرا رسیده. به هر حال از اینکه تو و فرزندانم را تنها گذاشته­ام امیدوارم مرا ببخشی، چون ما ایمان داریم که نگهدار ما خداوند است و چون خدا را قادر مطلق می­دانیم پس نگران نباش. امیدوارم بعد از من این دو فرزند یعنی سمیه و سمیرا را خوب تربیت کنی و مثل حضرت زینب استوار و مقاوم باش، آنچه اسلام از یک مادر می­خواهد به فرزندم بیاموز و به سمیه بگو که بابا را حلال کن، من در حقش کم­لطفی کردم و آنچه وظیفه یک پدر بود انجام ندادم. همسرم، برایم گریه نکنی بلکه خوشحال باش، زیرا تو همسر یک شهید داوطلب لبیک­گوی حسین زمان هستی، تربیت بچه­ها به عهده توست، بایستی ........ شوند تا شاید به واسطه آنها به بهشت برویم و باقیات­ الصالحات شوند. اینها را متکی به خود و مؤمن بار بیاور و از کودکی اوح آنان را با قرآن و ذکر خدا الفت بده.

ای برادران و خواهران عزیز، هوشیار باشید غیر از اسلام و قرآن به چیز دیگر فکر نکنید، هرچه خیر و صلاح انسان است در این کتاب نهفته است و شما نیز سعی کنید که راه خدا را ترویج نمایید و در این راه از جان و مال خویش دریغ نفرمائید و از شما می­خواهم که حلالم کنید و پدر و مادر را تنها نگذارید.

اگر پدر و مادر مرا تنها گذاشته­ایدمن راضی نمی­باشم، گریه برایم نکنید و خوشحال باشید و بگویید این قربانی را در راه حسین(ع) داده­ایم، مثل کوه استوار باشید چون اگر گریه کنید منافقان و دشمنان اسلام و انقلاب را خوشحال کرده­اید.

شما خواهران، مثل زینب(س) مقاوم و استوار و در مقابل ضد انقلابها سر تسلیم فرود نیاورید. مجددا تقاضا دارم حلالم کنید، پدر این ماموریت را به تو می­دهم، از تمام خویشاوندان و دوستان و تمام کسانی که مرا می­شناسند طلب حلالیت کنید.

 

آخرین وصیت من به پدر بزرگوار من

وصی من پدرم است، آنچه که همسرم احتیاج دارد به او بدهید و آنچه احتیاج ندارد بفروشید، خرج نماز و روزه کنید و اگر زیاد آمد به جبهه جنگ بفرستید. اگر قرض دارم بدهید، با همین پول نگذارید روحم آزار ببیند.

در پایان امام عزیز را تنها نگذارید

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

فرزند شما کیامرث احسانی4/3/1364

 

 

 

 

تاریخ شهادت:9/11/1365

محل شهادت:شلمچه

 

  • مردان آسمانی

نظرات  (۲)

 کجایی ای سبک بالان عاشق.....کجایی ای مردان همیشه زنده....کجایی ای مردان در صحنه.......
سعادت یار من نبود که روی ماهت را ببینم....اما آنقدر شنیدم از مردانگیت که وجودم از شما سرچشمه میگیرد........
بعد از شهادتت چشمم به این دنیا گشوده شد......

دوست دارممممممممممم......

  • رضااحسانی
  • سلام به روح پرفطوح همه شهدای اسلام وایران بهخصوص سلام به روح بلند وملکوتی سرداررشید اسلام شهید کیامرث احسانی عموی عزیزم.درشب تاسوعای حسینی خیلی دلم هواتو کرده عمو جان. یادم میاد اونروزایی که وقتی از جبهه برمیگشتی میومدی منو با خودت میبردی بیرون.یادمه منو بردی امامزاده عبدالله برام یه مسلسل خریدی.دلم میخواد هرچی تو این دنیای فانی هست رو بذارم کنار وفقط یبار دیگه شماوپدرمو ببینم.راستی اگه بابامو دیدی سلاممو بهش برسون بگو دلم هواتونو کرده بدجور بدجوربدجور

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی